احیاگران دل |
راه را گم کرده بود.منطقه عمیلیاتی وسیع،از هر طرف که طفلک رفته بود دورتر شده بود.حالا چه وقت؟نیمه های شی.جلوی پایش ترمز کردیم.هراسان آمد جلو که:برادر راه را گم کردم،می خوام بروم شهرک ولی عصر.راننده ما یک کم تاملی کرد و گفت،اشتباه آمدی بابا جان!شما باید بروی سه راه آذری که الان شده میدان شمشیری،از آنجا برای شهرک مینی بوس هست،دو تومان می دهی صاف می بردنت شهرک.بنده خدا با احتیاط گفت:شهرک ولی عصر تهران را میگویی؟!و او جواب داد:دستخوش بابا!یکدفعه بگو می خوام برم پیش ننم دیگه! اینم منبع داستانم [ پنج شنبه 89/5/28 ] [ 2:46 عصر ] [ کوثر ]
[ نظر ]
|
مهدویت امام زمان (عج)
آیه قرآن
دانشنامه عاشورا
![]() |
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |